مگي رفت
هستي عزيز ميدونم ثبت اين اتفاق ممكن درآينده موجب آزردگيت بشه ولي بخاطر عشق وعلاقه زيادت به مگي يا به زبان هانا هاپي ناز لازم دیدم كه بنويسم. آره عزيزم توي اين مدت كه مگي پيش ما بود واقعاً بهش انس گرفته بوديم مخصوصاً تو وباباي . عصر جمعه كه در تدارك آمدن به رفسنجان بوديم نمدونم چي شد كه در خونه خاله آزاده باز موند ومگي رفت وديگه برنگشت وبه احتمال زياد كسي اون ديده و با خودش برده ..يك گردان بسيج شدن براي پيدا كردن مگي ازجم...