پيوندي دوباره
عزيزانم براتون بگم. مامان يه همكار خيلي خوبي داره كه اسمشون خاله فريبااست خاله فريبا يه دختر خيلي ناز ودوست داشتني داره بنام نيروانا جان. از اون سالي كه از سرچشمه منتقل شدم رفسنجان سال ٨٦ خاله رو كمتر ميديدم نیروانا رو هم یکبار اونم خیلی کوچیک بود دیده بودم .یکبار هم با خاله وبابای نیروانا همسفر شدیم ،سفربه مشهد که اونموقع فقط هستی بود وهانا ونیروانا هنوزبه دنیا نیومده بودن.
ماماني گاه گداري توي ني ني وبلاگ چرخي ميزد ويواشكي وب هاي زيبارو گلچين ميكنه وميخونه از قضا يه وب زيبا پيدا كردكه نويسندش، مامان فريباي بود، هنرمند با ذوق شاعري وقلم خوش كه مطالب جالبي مي نوشت، ماماني مطالب رو دنبال ميكرد تا يه روز با ديدن يه عكس فهميد كه اين مامان فريبا همون خاله فريباي خودمون مامان نيروانا جانه از تعجب شاخ درآورد وخيلي خوشحال شد ،دوست داشت زودتراين پيوند رو به خاله بگه ولي گذاشت يه مناسبت بهش بگه ،اون مناسبت رو روز تولد نيروانا جان انتخاب كرد آره عزيزانم امروز 11 آذرنودويك تولد سه سالگي نيروانا عزیزه اميدوارم دوستاي خوبي براي هم باشين از همين جا تولدشو تبريك ميگيم ايشالازير سايه مامان وبابا 120 ساله شه .آرزوي شادي وسلامتي براي سه نفرشون رو داريم .
http://nirvana.niniweblog.com/