هاناي بامزه
تا حالا هانايي تو فقط ناز بودي چند روزي هست كه با مزه شدي .با مزگيت هم از اونجا شروع شد كه دايي محمد بهت گفت هاناي زيبا روكردي بهش وگفتي بامزه ام .خودم هم بهت ميگم ميخورمت خيلي خوشمزه اي اعتراض ميكني وميگي با مزه ام . قربونت برم
پنچشنبه كه ما كار داشتيم تو وهستي موندين پيش خاله آزاده . خاله گفت با دوست ويانا كه اسمش فاطمه است داشتي بازي ميكردي كه فاطمه به خاله آزاده گفته سرم درد ميكنه حالم بده هاناي عزيز تو رو كردي به فاطمه وگفتي پاشو برو آب بزن به صورتت خوب ميشي همه حُضار به قول خاله آزاده شاخ درآوردن.
اون هفته هم كه كمي سرما خورده بودي وقتي زنگ ميزدم خونه حالتو بپرسم بهت ميگفتم حالت چطوره ميگفتي خدارو شكر فدات بشم عزيزم ايشالا هميشه همه بچه ها سالم باشند .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی