هانا هانا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

هستي وهاناي مامان

آغاز شدنت مبارك

1391/11/19 9:30
نویسنده : مامان فريبا
927 بازدید
اشتراک گذاری

چه قشنگ است حس آغازي دوباره،

و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...

و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن!

و چه اندازه شيرين است امروز...

روز تولد...

روز تو!

روزي که تو آغاز شدي!

                                                                           تولدت مبارک هاناي ِ عزيز ماتشویق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

لاله
19 بهمن 91 11:57
هانا جونی تولدت مبارک عزیزم
مریم
19 بهمن 91 17:05
تولدت هانای گل مبارک انشاالله که زیر سایه پدر و مادر 120 ساله شه


ممنون خاله عزيز
مامان بهار
19 بهمن 91 19:34
سلام وای ببین اینو تولدش با من یکی الهی بگردممم من نازدونه عسلی تولدت مبارک بوس بوس میلیون بار میگم سالم و سر زنده باشی گل دخملی زیر سایه پدر مادر مهربونت ودرکنار ابجی نازنینت


ممنون مامان بهار عزيز از پيام تبريكتان ،چه جالب شما هم متولد اين روز قشنگ هستيد تولدتان هزاران بار مبارك.مي بوسمتان . ايشالا شما هم با خانواده عزيزتان هميشه سلامت وموفق باشيد


خاله سارا و انوشا
20 بهمن 91 15:39
سلام سلام تولد تولد تولدت مبارک ایشالا... 120 سالگیه دخترای گلت فریبا جان


MR30 سارا جون لطف كردين ايشالا تولدآنوشاي عزيز، ببوس از طرف من خوشگل خانمي رو


روژان کوچولو
23 بهمن 91 15:21
ممنون فریبا جان ، خیلی سخته تا عادت کنه هم بهانه گیر شده هم کم حوصله،چه جالب ،روژان خیلی بابی رو دوست داره برای همین تصمیم گرفتم کیکش بابی باشه،راستی ببخشید خیلی دوست داشتم همگی رو دعوت میکردم ولی متاسفانه خونه های آپارتمانی اینقدر کوچکند که آدمو محدود میکنن ،روی ماه هستی گلم و هانای نانازمو ببوس


همين كه به فكرمون بودين يه دنيا ارزش داره ماهم خيلي دوست داشتيم تولد هانا رو با حضور همه عزيزان برگزار كنيم . ولي بخاطر اينكه بابا پايدار حال خوشي نداشت مجبور شديم يه جشن كوچك وسرسري بگيريم .ايشالا سالهاي آتي درخدمت شما عزيزان وهمه دوستان خوبمان باشيم.


مامان نگین
28 بهمن 91 11:35
هانای عزیزو خوشکلم تولدت مبارک ببخش دیر متوجه شدم امیدوارم 120 ساله شی و همیشه موفق شی و خدا مامان وباباو هستی جونو برات نگه داره عزیزم دوست دارم 100000000000000تا بوس کادوی تولدت


مرسي خاله جون به به چه بوس هاي خوشمزه اي نگين جون رو از طرف ما ببوسين.
مامان نیروانا
3 اسفند 91 8:14
فریبای عزیزم سلام، منو ببخش. خیلی دیر رسیدم!!!
تولدت هانای عزیزم مبارک
خدای من از نوزده بهمن تا الان خیلی میگذره و من نه تنها نتونستم شرط معرفت قشنگت رو بجا بیارم بلکه حداقل مث یه دوست معمولی هم زودتر نیومدم این خونه تبریک بگم. به خدا شرمنده تم عزیزم. تو برای تولد نیروانام اینهمه منو خوشحال کردی و من ... منو میبخشی فریبا جون دقیقاً همون روزا کرمان مأموریت بودیم و باعث سعادتمم شد که آقای پدر رو زیارت کردیم و چاق سلامتی کردیم. اونجا دیگه نتونستم اینترنت وصل شم و بعدشم دیگه تا 23 بهمن که رفتم سر کار. هی میگفتم الان میرم خونه هستی و هانا یه دقیقه دیگه میرم. و پاک یادم رفته بود که تولد هانا نوزدهم بهمنه.
عزیزم هانا تو اینقدر دوستای خوب توی این خونه و دنیای بیرون داری که اگه منم خطای به این بزرگی بکنم هیچ خدشه ای به قشنگیِ روحت وارد نکنه.
هانا جان امیدوارم سالهای سال در آغوش امن خانواده ی مهربونت پا بگیری و درخت برومندِ باشکوهی بشی نهال کوچک امروز. با تمام وجودم میبوسمت.





تو رو خدا اينجوري نگو شما تولد هانا رو زودتر ازهمه تبريك گفتي توي پست هاي قبل ،ممنونم .
هميشه محبت داري خاله جون.ما روببخش كه نتونستيم يه جشن بگيريم كه درخدمت شما عزيزان باشيم .بابا بزرگ هانا يه كم حال ندار بودوآقاي پدرهم كه چهارشنبه تا دير وقت درگير همايش بود ماهم تا آمديم كرمان دير وقت شد يه جشن سر سري خيلي كوچك پنچشنبه براش گرفتيم چون خودش اصرار داشت تولد بگيريم ،بادبادك بخريم وشمع فوت كنه ،كه من هنوز فرصت نكردم كه بنويسم وعكسهاش رو بذارم .ايشالا سالهاي آتي درخدمت دوستان عزيزمخصوصاً شما ونيروانا جان باشيم.
مامان نیروانا
3 اسفند 91 8:25
راستی چه عکس قشنگی گذاشتین سردرِ خونه تون.
خدا این دو تا خواهر نازنین و دوست داشتنی رو هماره شاد و عاشق و تندرست بداره، زیر سایه ی بابا و مامانِ مخترم و عزیزشون


مرسي خاله ايشالا شما وخانواده محترمتان هم هميشه سلامت وسربلند باشيد نيرواناي عزيز رو از طرف ما ببوسين.
صبا
6 اسفند 91 21:31
تولدت مبارک هانا جون.
از طرف صبا.
ببخشید که با تاخیر اومدم.


MR30 صباجون
صبا
6 اسفند 91 21:32
تولدت مبارک هانا جون. از طرف صبا . ببخش به خاطر تاتیرم. کامیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی.
صبا
7 اسفند 91 18:05
مر30 خاله جونم.