حكايت توت خوردن
درخت توت توي حياط خونمونه هم توت سفيد داره هم توت سياه كه امسال اولين سال توت داره .هاناعاشق توت سياهه ديروز كه با هانا تنها بوديم . رفتيم توت چيديم .
بعضي شاخه هاش پايينه دستش ميرسيد چند تا چيد يكي رو با برگ چيده بود اول توتش رو جدا كرد بمن داد بعد با عجله برگ رو به طرفم گرفت گفت اين هم كاغذش اول متوجه نشدم چي ميگه يهو فهميدم چي گفت بعد كه نشستيم توت بخوريم همه توت سياه رو براش گذاشتم وخودم توت سفيد ميخوردم همين جور كه مشغول خوردن بوديم يه توت سياه بهم دادو گفت مامان از سوخته هاشم بخور، من موندم ............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی