آغاز شدنت مبارك
چه قشنگ است حس آغازي دوباره، و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن! و چه اندازه شيرين است امروز... روز تولد... روز تو! روزي که تو آغاز شدي! &...
غریبه که نیستین
همانطور که قول داده بودم خاطره بدنيا اومدن هانا رو بنويسم بالاخره فرصتي پيدا شد تا خاطره اي ماندگار شود بلاخره سماجت هستي براي داشتن يك خواهر ما رو متقاعد كرد كه بعد از هفت سال يه خواهر براي هستي بياريم .از دوران سخت بارداري كه مصادف شده بود با رفتن هستي به كلاس اول وآزمايشات ژنتيك ، كروموزمي وآمينوسنتز(با توجه به سن بالا 38سال) كه توي اون دوران چند بار ما روتهران كشاندو هردفعه دكترا يه حرف ويه حديث زدندو آخرسر هم نسخه مارو با توكل به خدا پيچندند. كه ازاول هم توكلمون به خدابود بس كه بگذريم .هستي جون منتظر به دنيا اومدن نفس جان بود هنوز هانايي در كار نبود وفقط فقط نفس بود مثل خود هستي تا زمان...
بازم تولد
امروز تولد روژان عزيز دخترناز خاله سوزانِ .هاناي عزيز روژان 2 ماه از تو بزرگتر كلي خانم شده.تولدشو تبریک میگیم ومي بوسيمش تولد تولد تولدت مبارك .عزيز دلم انشالله زیر سایه عمو حکمت وخاله سوزان ١٠٠ساله شي .هميشه سلامت وشاد باشي عزيزم . آنیسای عزیز هم که نفسه هستی جونه . اميدوارم روژان وآنوشا جان هم دوستاو...
هردم ازاين باغ .....
خوشگلاي مامان آذر، ماهِ خيلي خوبي برامونه، تولد عزيزان ودوستان ، راستي عقد من وبابايي هم آذربود !!! يادم رفته بود.حواستون باشه بابايي نشنو گفتم آذر، ماهِ خوبيه! 21 آذرتولد خاله فروغ جونِ خواهر كوچك ،عزيزوهمبازي كودكي مامان فريبا وهمدل ، همراه ....وخاله مهربون ودوست داشتنيِ نفسام.. خاله جون تولدت مبارك شرمنده محبتاتيم ،قربون قلب پاك وبي ريايت ...
تولد بانوي پائيز
هستي وهانا ي عزيز امروز تولد خاله مريمه ،دوست عزيز مامان وخاله با مهر ومحبت شما . خاله جون تولدت مبارك عاشقانه دوستتون داريم . سايه تون 100 سال بالاي سر شهرزادو شيواجون وعمو مازيار باشه .ايشالا ...
پيوندي دوباره
عزيزانم براتون بگم. مامان يه همكار خيلي خوبي داره كه اسمشون خاله فريبااست خاله فريبا يه دختر خيلي ناز ودوست داشتني داره بنام نيروانا جان. از اون سالي كه از سرچشمه منتقل شدم رفسنجان سال ٨٦ خاله رو كمتر ميديدم نیروانا رو هم یکبار اونم خیلی کوچیک بود دیده بودم .یکبار هم با خاله وبابای نیروانا همسفر شدیم ،سفربه مشهد که اونموقع فقط هستی بود وهانا ونیروانا هنوزبه دنیا نیومده بودن. ماماني گاه گداري توي ني ني وبلاگ چرخي ميزد ويواشكي وب هاي زيبارو گلچين ميكنه وميخونه از قضا يه وب زيبا پيدا كردكه نويسندش، مامان فريباي بود، هنرمند با ذوق شاعري وقلم خوش كه مطالب جالبي مي...
روزي از شادي
د ختراي گلم خاله مريم تماس گرفتن. شما وستايش دعوت شدين جشن تولد شهرزاد وشيواي عزيز (ايشالا صد ساله شن) .هستي جان ميدونستم خيلي خوشحال ميشي ، وقتي بهت گفتم بال در آوردي وفوراً گوشي رو برداشتي وبا شهرزاد در مورد روز جشن وموضوعاتي كه هميشه با هم صحبت ميكنين در مورد چي بپوشيم وكي دعوته و.... يه نيم ساعت صحبت كردي وبعد تاكيد داشتتي كه حتماً بريم منم گفتم هستي جان ميريم چون خاله اصرار كرد كه منم با شما بيام ولي اگر كاري پيش اومد شما با ستايش برين من وهانا نميايم كه يك دفعه هاناي عزيز كه نميدونم اين گوشهاي تيز واين حواس جمع رو از كي ارث بردي از اون طرف اطاق داد زدي منم برم تولد، آره اين شد كه تصميم گرفتيم همگي سفري نيم روزه ...
هديه تولد
هستي مامان چند وقته هديه تولدت ذهن من وباباي رو مشغول كرده بود گزينه هاي رو كه خودت گفته بودي عملي كردنشون كمي برامون سخت بود (1-خريد سگ 2-تبلب) جشنم كه موفق نشديم برات بگيريم حالا تا بعد ... باباي عقيده داشت زماني خودت توانايي نگهداري حيوان رو داشته باشي برات بخره در مورد تبلت هم فعلاًضرورتي براي تهيه اش نديديم چون ممكن بود ديگه درس ومشق تعطيل.به هرحال باباي رو راضي كه چه عرض كنم مجبور كرديم موافقت كنه با گزينه اول علرغم ميلش با اصرار م...