هانا هانا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

هستي وهاناي مامان

آغاز شدنت مبارك

چه قشنگ است حس آغازي دوباره، و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن! و چه اندازه شيرين است امروز... روز تولد... روز تو! روزي که تو آغاز شدي!                                                                         &...
19 بهمن 1391

غریبه که نیستین

همانطور که قول داده بودم  خاطره  بدنيا اومدن هانا رو بنويسم بالاخره  فرصتي پيدا شد تا خاطره اي ماندگار شود  بلاخره سماجت هستي براي داشتن يك خواهر ما رو متقاعد كرد كه بعد از هفت سال يه خواهر براي هستي بياريم .از دوران سخت بارداري كه مصادف شده بود با رفتن هستي به كلاس اول وآزمايشات ژنتيك ، كروموزمي  وآمينوسنتز(با توجه به سن بالا 38سال) كه توي اون دوران چند بار ما روتهران كشاندو هردفعه دكترا يه حرف ويه حديث زدندو آخرسر هم نسخه مارو  با توكل به خدا پيچندند. كه ازاول هم توكلمون به خدابود بس كه بگذريم .هستي جون منتظر به دنيا اومدن نفس جان بود هنوز هانايي در كار نبود وفقط فقط نفس بود مثل خود هستي تا زمان...
28 دی 1391

بازم تولد

  امروز تولد روژان عزيز دخترناز خاله سوزانِ .هاناي عزيز روژان 2 ماه از تو بزرگتر كلي خانم شده.تولدشو تبریک میگیم ومي بوسيمش   تولد تولد تولدت مبارك .عزيز دلم انشالله زیر سایه عمو حکمت وخاله سوزان ١٠٠ساله شي .هميشه سلامت وشاد باشي عزيزم .                                                 آنیسای عزیز  هم که نفسه هستی جونه . اميدوارم روژان وآنوشا جان هم دوستاو...
28 آذر 1391

هردم ازاين باغ .....

خوشگلاي مامان آذر،  ماهِ خيلي خوبي برامونه، تولد عزيزان ودوستان ، راستي عقد من وبابايي هم آذربود !!! يادم رفته بود.حواستون باشه بابايي نشنو گفتم آذر، ماهِ خوبيه! 21 آذرتولد خاله فروغ جونِ خواهر كوچك ،عزيزوهمبازي كودكي مامان فريبا وهمدل ، همراه ....وخاله مهربون ودوست داشتنيِ نفسام.. خاله جون تولدت مبارك                                                  شرمنده محبتاتيم ،قربون قلب پاك وبي ريايت ...
21 آذر 1391

تولد بانوي پائيز

هستي وهانا ي عزيز امروز تولد خاله مريمه ،دوست عزيز مامان وخاله با مهر ومحبت شما . خاله جون تولدت مبارك  عاشقانه دوستتون داريم . سايه تون 100 سال بالاي سر شهرزادو شيواجون وعمو مازيار باشه .ايشالا                                   ...
18 آذر 1391

پيوندي دوباره

  عزيزانم براتون بگم. مامان يه همكار خيلي خوبي داره كه اسمشون خاله فريبااست خاله فريبا يه دختر خيلي ناز ودوست داشتني داره بنام نيروانا جان. از اون سالي كه از سرچشمه منتقل شدم رفسنجان سال ٨٦  خاله رو كمتر ميديدم  نیروانا رو هم یکبار اونم خیلی کوچیک بود دیده بودم .یکبار هم با خاله وبابای نیروانا همسفر شدیم ،سفربه  مشهد که اونموقع فقط هستی بود وهانا ونیروانا هنوزبه دنیا نیومده بودن.   ماماني گاه گداري توي ني ني وبلاگ چرخي ميزد ويواشكي وب هاي زيبارو گلچين ميكنه وميخونه از قضا يه وب زيبا پيدا كردكه نويسندش، مامان فريباي بود، هنرمند با ذوق شاعري وقلم خوش كه مطالب جالبي مي...
11 آذر 1391

روزي از شادي

د ختراي گلم خاله مريم تماس گرفتن. شما وستايش دعوت شدين جشن تولد شهرزاد وشيواي عزيز (ايشالا صد ساله شن) .هستي جان ميدونستم خيلي خوشحال ميشي ، وقتي بهت گفتم بال در آوردي وفوراً گوشي رو برداشتي وبا شهرزاد در مورد روز جشن وموضوعاتي كه هميشه با هم صحبت ميكنين در مورد چي بپوشيم وكي دعوته  و.... يه نيم ساعت صحبت كردي وبعد تاكيد داشتتي كه حتماً بريم منم گفتم هستي جان ميريم چون خاله اصرار كرد كه منم با شما بيام  ولي اگر كاري پيش اومد شما با ستايش برين من وهانا نميايم كه يك دفعه هاناي عزيز كه نميدونم اين گوشهاي تيز واين حواس جمع  رو از كي ارث بردي از اون طرف اطاق داد زدي منم برم تولد، آره اين شد كه  تصميم گرفتيم همگي سفري نيم روزه ...
28 آبان 1391

هديه تولد

هستي  مامان چند وقته هديه تولدت ذهن من وباباي رو مشغول كرده بود گزينه هاي رو كه خودت گفته بودي عملي كردنشون كمي برامون سخت بود (1-خريد سگ 2-تبلب) جشنم كه موفق نشديم برات بگيريم حالا تا بعد ...                                باباي عقيده داشت زماني خودت توانايي نگهداري حيوان رو داشته باشي برات بخره در مورد تبلت هم فعلاًضرورتي براي تهيه اش نديديم چون ممكن بود ديگه درس ومشق تعطيل.به هرحال باباي رو راضي كه چه عرض كنم مجبور كرديم موافقت كنه با گزينه اول علرغم ميلش با اصرار م...
24 مهر 1391