هانا هانا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

هستي وهاناي مامان

تولدت مبارک

                                            هستی عزیز تولدت مبارک     هستي  گلم امروز 9 ساله شدی وهاناي عزيز 20ماهه  امروز خیلی  زيباست   به هردوتون تبریک میگم ایشالا ١٢٠ ساله بشین ميخواستم تولد هستي جونو  جشن بگيرم كه مصادف شد با جشن عروسي شهرزاد جون .دوستتون دارم ميبوسمتون ...
19 مهر 1391

دل نگراني

از اول مهر كه هستي جون ميره مدرسه هاناي نفس تو تنها شدي وصبح ها بهانه ميگيرفتي وكلي هم بعد از رفتن هستي گريه ميكردي اين موضوع منو خيلي ناراحت وفكرم رو مشغول كرده بود حتي فكر بردنت به مهد رو تو سرم انداخت. از يكطرف هنوزخيلي  كوچلوي وهوا هم كم كم  سرد ميشه باباي هم نظرش اين  كه اگه مهد خوبي پيدا كردم  حتماً بزاريمت مهد  با چند نفر مشورت كرديم ولي اونها هم  اين سن و فصل رو براي مهد مناسب ندونستند البته خاله مرضيه رو خيلي دوست داري وعصرها تا بهاش باي باي نكني وبدرقش نري آروم نمگيري.واين موضوع من رو خيلي خوشحال ميكنه.                 &n...
7 مهر 1391

اول مهر 91و آغاز كلاس سوم

امروز صبح زود هستي خانم از خواب بيدار شد بعد از خوردن صبحانه وپوشيدن لباس فرم با شوق وذوق وكمي دلهره آماده رفتن شد البته چند وقت همش سوال ميكنه 17 دسامبر كيه واز  پيشگويي نوستراداموس ميگه از ديشب  هم اين فكر توي ذهنش چرخ ميخورد كه صبح چند دفعه تكرار كرد كمي عصباني شدم بهش تذكر دادم كه ديگه تكرار نكنه ظهر كه اومد براش توضيح ميدهم  بيخيال... خوب بگذريم ديشب قرار شد بابا جون هستي رو همراهي كنه ميخواستم هستي رو بدرقه كنم كه وروجك خانم آشفته از خواب بيدار شدن وبا خاله خاله گفتن توجه همه رو به اتاق خواب جلب كرد .خاله رفت آوردش اولين چيزي كه گفت كفش بود چون پريروز براش دمپايي خريده بوديم كلي دوستشون داشت اول صبح پاش كرد وبا...
1 مهر 1391

روزی به نام تو

          عروسكهام امروز روز دختره روزتون مبارك ديروزرفتيم سرچشمه خيلي بهتون خوش گذشت مخصوصاً هستي ،چون عاشق سرچشمه ودوستان به قول خودش سرچشمه ايش است به محض رسيدن هستي جون خواهش كرد ببرمش پيش شهرزاد جون يكي از بهترين دوستانش وما به اتفاق رفتيم خونه خاله كريمي  چند وقت بود كه همديگر رونديده بوديم وتجديد خاطره شد وخيلي خوش گذشت هستي وشهرزاد وهمچنين شيوا وهانا كلي با هم بازي كردند شهرزاد جون خانم شده امسال هم جهش زده بهش تبريك گفتيم ايشالا هميشه موفق باشه شيوا هم مثل هانا كوچلو مونده ولي كمي تپل تر شده بود خدا حافظشون باشه .هستي پيش شهرزاد موند و بعد من هانا رفتيم خونه دايي علي ،پرني...
28 شهريور 1391

میزبانی هستی

امروز هستی خانم میزبان دوستان خیلی خوبش بیتا وشیرین جان بود .از اول تابستان قرار بود بچه ها یه روز از کرمان بیان پیش هستی وامروز اومدن .هستی وهانا خیلی خوشحال شدن وبهشون خوش گذشت البته تنها دوست هستی که رفسنجانه وگاه گاهی میاد پیش هستی وگاهی هستی پیشش میره نگینه که اونم خیلی دختر خوبیه ودیگه  دوستی که رفت وآمد داشته باشه نداره وبرای همین که روز شماری میکنه چهارشنبه بشه وبره کرمان پيش ويانا و....  بالاخره عصر که بچه ها میخواستن برن هستی وهانا خیلی بی قراری کردن وبا شیرین وبیتا جان  اومدن اداره وتوی اداره اونا رو بدرقه کردن.وهستی خواهش کرد که خاله بچه ها رو بیشترپيشش بیارن .البته شیرین جان که خانم شده و...
20 شهريور 1391

19 ماهگي

  امروز هاناي گلم 19 ماهه شدي مباركت باشه عزيزم درضمن بهت بگم ماماني امروز حادثه هم ديدي كه بخير گذشت وروجك انگشتتو با قيچي بريدي كلي گريه كردي اسم قيچي رو مي شنيدي يا قيچي رو ميديدي  مي ترسيدي وفرار ميكردي مرتب هم انگشتتو مي اوردي جلو لبمون ميگفتي بوس بلاخره كار ما شده بوسيدن انگشت پرنسس .هستي خانم هم به توصيه آقاي  مشاوردو شبه كه توي اتاق خودشون ميخوابه ديگه خانم شده واصرار داره هانا هم شب پيشش بخوابه قربون شاهزاده خانم برم     ...
19 شهريور 1391

تولد بابا جون

امروز عزيز دلا هستي وهانا جان 8 شهريور روز تولد بابا جونه تولدش مبارك بابا جون 42 ساله شد ما ديگه  تولدهاي خودمون(من وبابات) در حد يه يادبود شده ويه تبريك ،صبح كه با هستي تلفني صحبت كردم از من تقاضاي يه دسته گل زيبا كرد كه وقتي عصر بابا جون از سر كار برگشت بهش هديه بده ولي من پيشنهاد دادم بزاره شب كه رفتيم كرمان بعد از كلاس زبان شام بريم بيرون وهديه هامون اونجا به بابا جون بدهيم  كه مورد موافقت هستي خانم قرار نگرفت .هستي ظهر رفت خونه  تنها دوستش در رفسنجان  نگين وقرارشد خواستيم بريم كرمان بريم دنبالش . دسته گلي براي هستي خانم مهيا كرديم يه كيف پول هم كه خيلي وقت مي ديدم ناصر احتياج داره وخداخدا مي كردم اينجا پيدا ك...
8 شهريور 1391